نبض رسانه

علمی؛ پژوهشی؛ اطلاع رسانی در حوزه های علوم سیاسی؛ روابط بین الملل؛ مطالعات منطقه ای؛ روابط عمومی؛ فرهنگی و ادبیات در سطوح راهبردی و اجرایی

نبض رسانه

علمی؛ پژوهشی؛ اطلاع رسانی در حوزه های علوم سیاسی؛ روابط بین الملل؛ مطالعات منطقه ای؛ روابط عمومی؛ فرهنگی و ادبیات در سطوح راهبردی و اجرایی

همه اندر خوابند!

داد و بیداد ز تاریکی شب ،

همه جا تاریک است! دگر از روشنی صبح نگویند سخن.

ظلمتی هست و دگر هیچ به غیر از ظلمت.

همه اندر خوابند و چه خوابی ست چنان ماتم زا! نقش ها بر آبند.

نقش قرصی از نان، قرصی از نان جوین سیه خاک زده؛

که به ذهن کودک، کودکی لخت و سیاه.

که به پایش کفشی نیست به جز پارچه ای،

بی خبر از شکم عده ای از هم نوعان،

 که پس از صرف غذایی کامل، جهت هضم غذا، دسری هر چند ناچیز تناول کردند.

سالها مانده ولی!

همه اندر خوابند. و چه خوابی ست چنان ماتم زا، نقش ها بر آبند.

نقش خورشید که نقشی ست سترگ،

ز فراوانی شب، به مثل چون تن کرمی شب تاب. سوسویست که شاید ز نسیمی بشود اندر خواب.

همه اندر خوابند و چه خوابیست چنان ماتم زا، نقش ها بر آبند!!

. .......................................................

 کودکی لاغر و سیاه زمانی که در چهارراه زندگی به دیگران برای تیمن فال حافظ می فروخت الهام من برای سرودن این شعر بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.